شعر جوجه ای دارم خوشگله
جوجه ای دارم خوشگله ؛ فرار کرده زه دستم ؛ دوریش برایم مشکله ؛ کاش که اونو می بستم ؛ کاش که اونو می بستم ای خدا چیکار کنم ؛ جوجه مو پیدا کنم ای خدا چیکار کنم ؛ جوجه مو پیدا کنم آی چه کنم ، وای چه کنم ؛ کجا اونو پیدا بکنم کاش که اونو می بستم ؛ کاش که اونو می بستم ...
شعر گنجشکک اشی مشی
گنجشکک اشی مشی * لب بوم ما نشین بارون میاد تو خیس میشی * برف میاد گوله میشی ، می افتی تو حوض نقاشی خیس میشی ، گوله میشی ، می افتی تو حوض نقاشی ...
شعر کلاغها
پاييزه ، پاييزه ، برگ از درخت ميريزه هوا شده کمی سرد رو زمين پر از برگ دسته دسته کلاغها ميرن بسوی باغها همه با هم می خونند قارو ، قارو ، قارو ، قار ...
شعرهای کودکانه
بغل مامان چه گرمه * خيلی آروم و نرمه بغل مامان که ميرم * زودی آروم مي گيرم ...
عکسهای سفر به قم (خونه خاله خدیجه)
جوجه طلا
جوجه، جوجه، طلایی * نوکت ،سرخ و حنایی تخم خود را شکستی * چجوری ،بيرون جستی گفتا ،جایم تنگ بود * دیوارش از سنگ بود نه پنجره،نه در داشت * نه کس،زمن خبر داشت دادم به خود، یک تکان * مثل رستم پهلوان تخم خود را شکستم * اینجوری بيرون جستم ...